شیرین زبون خونمون چی میگه؟؟؟؟؟؟؟
بعضی وقتها یه حرفهایی میزنی من همینطور مات و مبهوت میمونم که این کلمه ها رو از کجا میاری همین امروز صبح رفته بودیم بیرون وقتی برگشتیم خونه و دست و صورت و پاهامونو میشستیم که بریم ناهار بخوریم موقع شستن گفتی وای چه خوبه ها .......یه نفس عمیقی کشیدی و در حالی که پاهات آب میگرفتم چشمات بستی و گفتی چه حالی دادا مامانم داشتم به حرفت و قیافه جدیت نگاه میکردم که خیلی جدی گفتی دستت درد نکنه خیلی چسبید خستگیم در رفت فقط دلم میخاست اون لحظه از قیافه جدی و حرفت فیلم بگیرم تا ببینی چی میگم ........ وقتی هم که داشتیم ناهار میخوردیم وسط غذا خوردن گفتی خیلی خوشمزه بود مامان جونم حسابی چسبید منم گفتم نوش جونت عزیزم گرسنه بودی برای همین بهت مزه داده چند ...