گشت و گذار در باغ بابا بزرگ.......
سلام بزرگ مرد کوچکم
اینروزها بیشتر تعطیلات میریم باغ ........ من و شما و بابایی و خاله نازی و مادرم و پدرم
اونجا رو خیلی دوست داری تا مامان جون و بابابزرگ زنگ میزنن میگن بیاین بریم باغ ما هم از خدا خواسته بدو بدو راه میوفتیم جای با صفایی و هوا هم نسبتا خنک و خوب و ما هم برای فرار از شهر و گرما تعطیلات میریم اونجا و خیلی هم خوش میگذره مخصوصا به شما پسر گلمممممممممم
البته دو هفته پیش یعنی تعطیلات عید فطر (از سه شنبه تا جمعه) تصمیم داشتیم بریم مسافرت سمت اردبیل تبریز ....... برنامه ریزیهامون انجام داده بودیم و رفتنمون قطعی بود اما از چند روز قبل از تعطیلات وقتی میرفتیم بیرون اتوبان و داخل شهر خیلی خیلی شلوغ بود و بعضی از دوستانمون که خیلی زودتر به سفر رفته بودن خبر شلوغی و ترافیک خیلی سنگین میدادن برای همین ما تو اخرین دقایق منصرف شدیم و کلا سفرمون کنسل کردیم و تصمیم گرفتیم یه جورای دیگه تعطیلات بگزرونیم روز عید از صبح تا غروف باغ بابا بزرگ بودیم کلی هم به هممون خوش گذشت
روز بعد یعنی چهارشنبه قرار بود با چند تا از عزیزان بریم طبیعت گردی ولی کنسل شد
و من عصر همون روز قرار بود برم مراسم عقد بهترین و صمیمی ترین دوستم که تقریبا بیست سال که با هم دوستیم وقتی بهش فکر میکنم میبینم یه عمر واسه خودش و براشون آرزوی خوشبختی دارم با تمام وجودم .........
شما و بابایی من رسوندین دفتر ازدواج و .......... برای مراسم عقد دوستم و دوتای خودتون رفتین پارک بعد از پایان مراسم زنگ زدم بهتون و اومدین دنبالم و یک ساعت قبل از رفتنم به عقد با دوستم (خاله فرانک) هماهنگ کرده بودیم که شب بریم پارک و شام بخوریم .......... خاله فرانک هم زحمت کشیدن و غذا درست کردن و وقتی مراسم عقد تموم شد رفتیم پیششون پارک و تا اخر شبم پارک بودیم.........
روز پنجشنبه هم دوباره رفتیم باغ و تا اخر شب اونجا بودیم و جمعه صبح من و شما خونه بودیم و بابایی رفته بود بیرون چند تا کار داشت و بعدظهر هم رفتیم بیرون و شما هم دوباره بردیم پارک تا برای خودت حسابی بازی کنی .......
این عکسها برای روز سه شنبه 7/ 5/ (عید فطر)
بقیه عکسها در ادامه مطلب........
اینجا داری یه آرزو میکنی و قاصدک توی دستت فوت کنی تا بره و آرزوهات براورده کنه
فدات بشمممممم که میدونی آرزو چیه و با ذوق صدام میکنی و میگی مامان از اون گلای فوتی که آرزو میکنیم تا بره ارزو هامون بیاره برامون پیدا کردم منم ازت عکس گرفتم
وقتی میریم باغ خیلی بهت خوش میگذره و حسابی خسته میشی از بازی کردن و وقتی میایم خونه شب که میخوابی تا ظهر فردا خوابی از بس بازی میکنی و جالب اینجاست کمم نمیاری و یه لحظه هم نمیخای از بازی کردن دست برداری گاهی وقتها ازت میپرسم مامان خسته نشدی از بس بالا و پایین میری میگی نه من که خسته نیستم دارم بازی میکنم ماشاالله به این همه انرژی
عکس چند تا از کارهایی که انجام میدی رو برات میزارم تا خودت بعدا ببینی چیکارا که نمیکنی راستی اونجا آزادی هر کاری دوست داری انجام بدی مخصوصا برای کنجکاوی هم که شده خیلی از کارها رو با تمام وجودت انجام میدی و کلی هم لذت میبری یکی از کارهای مورد علاقت آب بازی که از خوشحالی نمیدونی چیکار کنی
عکسهای پایین مربوط میشه به پنجشنبه 9/ 5 / (از سه شنبه تا جمعه تعطیلات عید فطر بود ) و ما هم دو روزش رفتیم باغ بابا بزرگ
این عروسک پیل پتس (pillo pets)یکی از دوستای بابا زحمت کشیدن به مناسبت عید فطر همراه با یه عالمه شکلات برای شما خریدن دستشون درد نکنه