سری عکسهای 2
سلام به روی ماه دلبر شیرینم
خوبی؟؟؟؟؟؟؟ خوشی؟؟؟؟؟؟؟ سلامتی؟؟؟؟
این پستم مربوط میشه به عکسها و مطالب پراکنده از جاهای مختلف ........
عکسهای پایین مربوط میشه به جمعه چند هفته پیش که مثل همیشه رفته بودیم باغ بابا بزرگ ........
بقیه عکسها در ادامه مطلب ببینید
تو مسیر که داشتیم میرفتیم سمت باغ بلال خریدیم از اونجایی که شما عاشق بلالی ......... بلالا رو زدی زیر بغلت دیگه به هیچ کس ندادی تا موقع کباب کردنشون ........
اونجا که بودیم گیر داده بودی که میخوام آبتنی کنم ولی نمیشد چون آب رودخونه خیلی کم بود و مامانم که اصرار شما رو دید یهو یاد جایی افتاد که میشه آبتنی کرد به پدرم گفت بریم اونجا و چون همه عاشقتن و نمیتونن از درخواستهات صرفه نظر کنن پدرم هم قبول کرد که ما رو ببره به محلی که بلد بودن با اینکه راه دور بود ولی پدرم ما رو برد چون که خیلی دوست داره بینهایت ...........و چیزهایی که لازم داشتیم برداشتیم راه افتادیم تا یه مسیری رو باید با ماشین میرفتیم بقیه راهم پیاده خیلی جای با صفایی بود یه جای بکر و زیبا کلی اونجا آب بازی کردی در واقع یه جورایی همگی با هم آب بازی کردیم اما فقط همین دو تا عکس میتونم بزارم شرمنده بقیه عکسها قابل دیدن نیست.......
عکس پایین مربوط میشه به یه روز تابستونی که با مامانم رفته بودیم همین بازارهای خیابونی که این فرفره دیدی و گفتی برام بخر منم برات خریدمش ولی فکر نمیکردم باهاش اینقدر با علاقه بازی کنی ..........کلی باهاش بازی کردی تا وقتی که خرابش نکرده بودی جز بازیهات شده بود و تو خونه و یا بیرون سرگرمت کرده بود فکر نمیکردم یه چیز ساده بتونه اینطوری خوشحالت کنه و ازش لذت ببری.........
فرفرت گرفتی سمت خیابون تا با حرکت ماشینا باد بیاد فرفرت بچرخه.......
چند وقت پیش تو خونه بودیم و داشتیم نقاشی میکشیدیم ازت خواستم برام یه آدم بکشی به تنهایی و بدون کمک من اولین بار بود که بدون کمک من آدمک میکشیدی نتیجش این شد .........البته خوب کشیدی فکر نمیکردم اینقدر دقیق جزییات رو هم بکشی شاید یه نقاشی ساده باشه ولی از دید من به عنوان یه روانشناس فوق العادست نه اینکه پسر خودمی این بگما نه عزیزم دور از نگاه یک مادر تجزیه و تحلیل در مورد نقاشیت عالی شد .......
منم جایزه برات این ماشین خریدم........
تا همین ماه پیش برات خمیر بازی نخریده بودم خودم خمیر بازی درست میکردم با ماکارانی و نون و یا حلوا و....... که اگه تو دهنت کردی ضرر نداشته باشه خیلی هم خوب بود و باهاش بازی میکردی مشکلی هم نداشتیم ....... تا اینکه تصمیم گرفتم برات خمیر بازی بخرم و این اولین خمیر بازی که از بیرون برات گرفتم ولی چون بلد بودی با خمیر بازی کنی خیلی برات عجیب نبود ........
برای رسیدن به تو تا بینهایت تلاش میکنم که بخندی تا من با خنده های تو غرق عشق شوم
همه نفسهای زندگیم دوستت دارمممممم