یه روز پاییزی زیبا
سلام پسر خوب مامان او نقدر خوب و عزیزی برامون که هر چی از خوبیهات و مهربونیات بگم کم گفتم نمیدونم خدا من دوست داره یا شایدم بابا احمد که این فرشته بهمون داده که اینقدر عزیز و خوب ........البته فکر کنم خدا بابایی دوست داره که یه پسر ناز مثل این عسل بهش داده تا منم در کنارتون از حضورتون لذت ببرم ....... خیلی خیلی دوست داریم.... ........ تو این دو ماه (مهر و آبان)روزهای خوبی نداشتیم پر از تنش و نگرانی و ناراحتی بود حال همگی بهمریخته ........که خدا رو شکر حال هممون یه کم بهتر شده منظور از همگیمون خانواده خودم پدرم و مادرم و ............تو پست قبلی همه ماجراهارو برات نوشتم که بدونی تو این دو ماه چه اتفاقاتی افتا...