ارشیاارشیا، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 14 روز سن داره

ارشیای مامان وبابا

شازده کوچولو تولدت مبارک

شاهزاده کوچولو مامان سلام این پستم مربوط میشه به تولد شما که خانوادگی گرفتیم طبق رسم هر ساله خانواده عزیزم هر سال میان خونمون برای تولد شما پسر گلم چه من جشن تولد یا مهمونی مفصل بگیرم یا نگیرم اونا روز تولدت زحمت میکشن و میان  پیشمون امسال تولدت روز دوشنبه بود و دایی ها  پیشنهاد دادن مهمونی خونه مامانم بگیریم  چون راه خونمون تا خونه مامانم یه کم دوره و دیر از محل کارشون میان خونه براشون سخت میشد بیان پیشمون و مامانمم پیشنهاد داد بریم اونجا تولدت بگیریم و منم اطاعت امر کردم و تولدتت خونه عزیز جون گرفتیم و خیلی بهمون خوش گذشت مخصوصا به شما در کنار دایی حمید و دایی رضا این دو تا عکس پایین مربوط میشه به روز تولدت در متو...
3 مهر 1393

تولد چهار سالگی پسرم

قند و نباتم که چهار ساله شدی سلام عزیز دل مامان از اینکه چهار سال در کنارم بودی تا مفهوم مادری رو بهتر درک کنم ممنونتم .........و از اینکه حضورت بهم انرژی میده که همه غمها و ناراحتی هام فراموش کنم خیلی خوشحالم با تو عاشق شدم و با تو زندگی کردم تا وقتی که زنده هستم برایت مادری میکنم تا به موفقیتهای بزرگ زندگیت دست پیدا کنی عزیز دلم خیلی دوست دارم و از اینکه خدا تو رو بهم داد روزی هزار بار شکر گزارشم........ سال گذشته برات یه جشن تولد مفصل تو سرزمین رویای کوچولوها که پارک  (بادی ) سرپوشیده بود  گرفتم .........با تم تام و جری که خیلی خوب شده بود و  خیلی بهت خوش گذشت همه کارهاش خودم انجام داده بودم...
1 مهر 1393

همسر عزیزم و ارشیای نازنینم ........

سلام به روی ماه دوتاتون....... الان که اومدم یه سری به وبلاگت بزنم با یه پست جدید مواجه شدم و جا خوردم دیدم همسر مهربونم و ارشیای گلم به مناسبت تولدم برام پیام تبریک گذاشتن یه دنیا سپاس و تشکر به خاطر مهربونیاتون و قشنگی کارتون خیلی برام با ارزش بود ........... دیدم بابایی دیروز از وبلاگت سوال میکنه منم با تعجب جواب سوالاتش دادم فکر نمیکردم بخواد یه همچین کاری برام انجام بده از طرف خودش و پسرم ولی عزیزم یه اشتباه کوچولو داشتنی اونم اینه که وقتی مطلب ثبت کردی به اسم خودم مطلب ثبت شده (نویسنده مامان فرانک)اول میخواستم درستش کنم ولی بعدش پشیمون شدم  اینم برای خودش یه قشنگی داره و یادگاری میمونه  دلم نیومد دستش بزنم و ت...
16 تير 1393

سه ساله شدی عزیزم مبارکت باشه.......

سلام جونه سبز زندگیم تو این پست میخام جشن تولد سه سالگیت بنویسم قبل از هر چیز یه عذر خواهی از پسر گلم دارم که خیلی دیر شد و تقریبا داره دو ماه میشه که از سه ساله شدنت میگذره و به چند تا دلیل مهم وقت نشد این پست برات بنویسم دلایلشم خیلی مهم بود نمیشد کاری کرد گاهی وقتها این طوری میشه تو هر چی تلاش میکنی همه چیز دست به دست هم میده که تمام برنامه هات بهم بریزه تاحالا این اتفاق برام اینطوریش دیگه پیش نیومده بود و باید تسلیم شد چون هر چی تلاش میکنی نمیشه که نمیشه و باید صبر کنی تا وقت و زمان خودش و الان یاد این شعردکتر شعریعتی افتادم گاهی گمان نمیکنی و میشود گاهی نمیشود که نمیشود گاهی هز...
13 آبان 1392

تولد بابایی مبارک.......

سلام بزرگ مرد کوچک مامان خوبی ؟؟؟؟ خوشی؟؟؟؟؟ همینطور که گفتم شهریور ماه خیلی خوبیه ....... امروزم از همون روزهای قشنگ ..... تولد بابایی....... مبارک باشه تولدت همسر عزیزم.... بابا احمد مهربون تولدت مبارک..... صادقانه و عاشقانه و با تمام سادگی بهت میگیم...... دوست داریم.... به خاطر همه مهربونیات,خوبیهات,و........ این گلها تقدیم به مهربونترین همسر و عزیزترین پدر دنیا...   ...
30 شهريور 1392

وقتی تو را دارم خوشبخت ترینم

بهترین صدقه لبخند توست آن را به همه هدیه کن و قتی به قاب نگاهم می آیی مرا عاشقترین مادر دنیا میبینی,نگاهی که سه سال مرا سرگردان کوچه های دلتنگی ات کرده,همان کوچه هایی که از میان دستان تو راهی سرزمین دلم میشودو مایه امید من برای زندگیست.....   ناقوس دلم به صدا در خواهد آمد تا ثابت کنم با تو زنده میشوم و در هوای تو نفس میکشم و با یاد تو عاشق میشوم و در غم تو میمیرم میخواهم بگویم من همیشه در روزهای سخت همواره در کنارت خواهم بودو دستان تو را خواهم گرفت تا به بلندترین و زیباترین جایگاه زندگیت دست یابی.... تو همانی از جنس بهار و  ترنم باران عشق را با من تق...
24 شهريور 1392

ارشیا کنار عزیزترینها......

غنچه نو شکفته زندگیم سلام عزیز دل مامان چند تا پست از شیرین کاریهات و جاهایی که رفتیم هنوز برات ننوشتم و ثبتشون نکردم آخه تو این چند هفته خیلی کار دارم (برای تولدت )و هر وقت برسم میام سری بهت میزنم و برات مینویسم اما چون تولدت از همه مطالب واجبتر و داغتر اونارو زودتر و سر وقت برات مینویسم بقیه مطالب باشه برای بعد.... شازده کوچولوی مامان فردا ٢٤ / ٦ / ٩٢ / روزی که شما قدمهای زیبا و دوست داشتنیت با شیرینی لبخندهات به خونمون آوردی .....     تولدت مبارک رویای شیرین مامان فرانک و بابا احمد عزیز دلم دیروز همراه بهترینها و عزیزترینها تو زندگیم مامان بزرگ و باب...
23 شهريور 1392
1