آبنباتم چی میگه؟؟؟
سلام سلطان قلبم چند روز پیش یه شیرین کاری کردی که دلم نیومد ننویسم آخه تو آبنبات مامانی با این شیرین کاریات.....
بابا روی گوشی موبایلش عکس مامانی,شما,عمه,و چند تا از دوستاش گذاشته موقع زنگ خوردن یا پیام دادن با عکس شخص فرستنده روی صفحه موبایلش ظاهر میشن.....
چند روز پیش گوشی بابا زنگ خورد بابایی داشتند مسواک میزدن و دستش بند بود و نتونست گوشیش جواب بده شما به مامان گفتی مامان بابایی گوشیش زنگ میخوره.... گفتم باشه بابا خودش میاد جواب میده .....
گفتی من میتونم ببینم .... من ببینم کیه..... گفتم نه مامان به گوشی بابا دست نزنیا.... با سرعت دویدی به سمت گوشی بابا و با هیجان و لحن تندو صدای بلند فریاد زدی مامان بیا مامان بیا ببین یه خانومس .... گفتم چی؟؟؟؟ گفتی یه خانومسا(یه خانم هست)مامان فکر کنم اوستادها(استاد) بیا بدو بیا......
من در حالی که میخندیدم و تعجب کرده بودم از این حرفت اومدم سمت گوشی گفتی نگاه کن مامان ایناهاش......
بابا از این حرفای تو در حال خندیدن سرش از تو دستشویی بیرون آورد و گفت کی بود بابایی؟؟؟؟ کدوم خانم بود؟؟؟؟ حالا برای من غیرتی شدی سریع به مامانشم خبر میده..... در حالی که میخندیدیم و بابا داشت لذت میبرد و نازت میکشیدو کلی کیف کرده بود مامان گفت مامانی این عکس عمه مریم عزیزم....گفتی نه عمه نبود یه خانم بود مامان..... گفتم فدات بشم من که حواست جمع .... هوای مامان داری عزیز دلم ... بعدش عاشقانه همدیگرو بغل کردیم و چشمای نازو مهربونت غرقه بوسه کردم ..... دوووووست داااااااارم