نوروز 1390

امسال اولین عید نوروز ارشیا خان گل پسر مامان,یه کم برای مامان سخت بو دهماهنگ کردن همه چیز,مهمونی رفتن,مهمون اومدن و حضور شما که باید مامان سعی میکرد همه چیز مرتب و با شما هماهنگ باشه,البته باید از بابا احمد تشکر کنیم که تو هیچ شرایطی ما رو تنها نمیذاره و همیشه به مامان در مراقبت از شما کمک میکنه اگه بابا جون نبود واقعا اعتراف میکنم که تنهایی نمیتونستم همسر دوست داشتنی من ممنون به خاطر همه مهربونیات 

پسرم آرزو میکنم سال جدید برای همه نی نی ها سال خنده,شادی و دور از هر گریه و غم باشه وهیچ نی نی مریض نشه؛و همه مامان و باباهای دنیا عاشق نی نی هاشون باشن و اونارو هیچ وقت تنها نذارن

از نوروز هر چی عکس داری خانوادگی و نمیتونم اونارو برات ثبتش کنم چند تا هم فیلم هست که بازم نمیشه برات بذارمش (یه عکس تکی ازت پیدا کردم)

یه عکس از ١٣ فروردین داری که تازه از خواب بیدار شده بودی که بابا احمد چند تا ازت تنهایی عکس گرفت که با مزه شدی با اون قیافت,ناز مامان عاشقتم؛هر سال سیزده بدر ما با خاله نازی و دایی جون اینا همراه مامان بزرگ و بابا بزرگ میریم خونه مامان بزرگ مامان فرانک,جای خیلی قشنگ و دوست داشتنیی,خوش آب و هوا و منم که عاشق مامان بزرگمم؛بچه هاش و نوه هاش که دورش جمع میشن حسابی خوشحال میشه,فدات بشم مامان بزرگ عزیزم ایشاالله همیشه سلامت و زنده باشی؛

اینم عکس پسر مامان در سیزده بدر ٩٠ که هفت ماهت بود و بابایی شما رو از خونه بیرون اورد تا چند تا عکس ازت بگیره,البته اونجا هوا سردتر از داخل شهر و مامان شمارو زیاد بیرون نمیاورد میترسیدم مریض بشی

 توانایی عشق ورزیدن؛بزرگترین هنر جهان است......