ارشیاارشیا، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 24 روز سن داره

ارشیای مامان وبابا

برای پسرم که همه زندگیم

1392/8/13 13:37
نویسنده : مامان فرانک
645 بازدید
اشتراک گذاری

حکایتی جالب از پائولوکوئیلو

 

در فولکلور آلمان قصه ای هست که این چنین بیان میشود

مردی صبح از خواب بیدار شد دید تبرش ناپدید شده است. شک کرد که همسایه اش آن را دزدیده باشدبرای همین تمام روز او را زیر نظر گرفت متوجه شد همسایه اش در دزدی مهارت دارد. مثل یک دزد راه میرود مثل دزدی که میخواهد چیزی را پنهان کند پچ پچ میکند آنقدر از شکش مطمئن شدکه تصمیم گرفت به خانه برگرددلباسش را عوض کندنزد قاضی برود و شکایت کند اما همین که وارد خانه شدتبرش را پیدا کرد زنش آن را جابجا کرده بود.مرد از خانه بیرون رفت و دوباره همسایه اش را زیر نظر گرفت و دریافت که او مثل یک آدم شریف راه میرود حرف میزند و رفتار میکند.....

پائولوکوئیلومیگوید 

 همیشه این نکته را به یاد داشته باشید که ما انسانهادر هر موقعیتی

معمولا آن چیزی را میبینیم که دوست داریم ببینیم

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

مامان ایدین
18 آبان 92 15:02
نرگس مامان حسام
26 آبان 92 15:42
خیلی جالب بود .ممنون
مامان فرانک
پاسخ
خواهش میکنم عزیزمممممممممم
زهرا مامان ایلیا (شیرین تر از عسل )
26 آبان 92 19:29
ممنون عزیزممممممممممممم