عیدی زمستون
پنجشنبه صبح که از خواب بیدار شدیم با یه خبر غیر منتظره مواجه شدیم اونم بارش برف و سفید شدن شهرمون و سرمای دوباره زمستون البته این اتفاق قشنگ و زیبا بود هر چند شب قبلش دمای هوا کاهش پیدا کرده بود و بیشتر شهرهای کشورمون سرد و همراه با بارش برف بود ولی اصلا فکرش نمیکردم به این خوبی تو شهرمون برف بباره و همه جا رو سفید پوش کنه اونم در روزهای پایانی سال و منتظر بهار بودن..... عیدی خوبی زمستون بهمون داد مامانی که کلی لذت برد از این زیبایی و قشنگی....(آخه امسال خبری از زمستون و بارش برف نبود فقط آلودگی و......داشتیم)
بعدظهر قرار بود بریم خونه خاله سارا یکی از دوستای مامانی قبل از رفتن رفتیم پارک نزدیک خونمون و از گل پسرم چند تا عکس گرفتم و با هم برف بازی کردیم ارشیا خیلی خوشش اومده بود و کلی کیف کرده بود.... فدات بشه مامانی که حسابی بازی کردی و لذت بردی عزیز دلم.....
ارشیا نفسسسسسسسسسسس مامانش....
فداااااااااااااااااااااات بششششششششششششم
ناااااااااااااااااااااااااز پسررررررررررررررر خوشتیپم بشششششششم
عششششششششششقمیییییییییییییییییییییییی
زندگییییییییییییییی مامان عاااااااااااااااشقتممممممممممم