وقتی آسمان را تفسیر کرد ، دلم ...
(آ) را آیت عظمت مهربانی دانست که هر طرفة العینی رحمانی میکند نفسش را بر دل ؛
(سین) را سیمای حقیقی نیاز دل دانست بر آستان حضرت دوست ؛
(میم ) را مجنونی دلها در کاووش کیمیای عشقی حقیقی و ناب ؛
(الف ) را انتظار وصال و
و (نون )را نجوای خاموش جاودانگی این عشق میدانست ...... و من همیشه بر آسمانش مفسرانه به دل می نگرم
آسمانت آبی باد