باغ لاله گچسر
استفاده از طبیعت و زیباییهای دنیا یکی از بهترین و قشنگترین کارهایی است که هر انسانی باید انجامش بده چون هم به خدا بیشتر نزدیکتر میشه و هم یاد میگیره که چطور از نعمتهای دلنشین خدا استفاده کنه هم زیباتر میتونه شکر گزار این همه زیبایی باشه وقتی خدای مهربون بهترین و زیباترین چیزها رو تو دنیا برای بنده های مهربونش آفریده پس بهترین وسیله شکرگزاری بعد از نماز و.... استفاده از اونهاست
یکی از این زیباییهای دنیا دیدن گلهای رنگارنگ و زیباست که انسان از اونا برای بهتر شدن طبیعت استفاده میکنه......(١٧ / ٢ /) هفدهم اردیبهشت همراه خانواده آقا آرین گل, یاران همیشگی و دوستان نازنین عمو کاظم همراه خانوادهاشون و عمو حامد و خاله نگین همگی رفتیم باغ لاله گچسر....
فوق العاده زیبا و قشنگ بود ترکیب گلها کنار همدیگه از نظر رنگ و زیبایی جلوه قشنگی به باغ داده بود همه چیز عالی بود ابتدای ورود آقا ارشیای گل از دیدن گلها هاج و واج مونده بود با صدای بلند یه لحظه گفت وای مامانی چقدر گل..... خیلی خوشگلن وای گل زرد .....گل بنفش.....
از دیدن اون همه گلهای زیبا متعجب شده بود و ذوق زده ابتدا علاقه ای به عکس انداختن نشون نداد فقط دوست داشت گلها رو ببینه من و بابایی تصمیم گرفتیم یه دور کامل باغ لاله رو بگردیم تا عشقمون حسابی دل سیر لذت ببره بعد عکس بندازیم این کار باعث شد بعدا تو عکس انداختن باهامون همکاری کنی و جالب اینه که خودت علاقه پیدا کردی که عکس بندازی و با کمک بابایی کلی عکسای خوشگل کارت پستالی انداختی ....(چند تا از اون عکسارو میذارم تا ببینید عزیز دل مامانش چقدر حرفه ای شده تو عکس انداختن)
نفسسسس مامان و بابا عاشقتیمممممممممم
عکسای خیلی زیاد و قشنگی انداختیم تعداد کمی از اونارو میذارم امیدوارم از دیدنشون خسته نشن دوستای نازنین ومهربونمون
میعاد ارشیا آرین
این عکسارو ارشیا و بابایی با کمک همدیگه انداختن با کلی ذوق و شوق
آیرین عماد آرین ارشیا
بعد از دیدن این مناظر دلپذیر و به یاد موندنی در راه برگشت یه جای با صفا موندیم برای ناهار و استراحت البته عمو کاظم و یکی از دوستانشون در مورد ناهار هماهنگیهای لازم رو انجام داده بودن از قبل و استادانه کباب خوشمزه ای به راه انداختن که بسیار خوب و عالی شده بود دستشون درد نکنه واقعا به ما که خیلی چسبید
بعد هم چای آتیشی که من خیلی دوست دارم جمعمون رو مهربونتر از قبل میکرد همگی با هم بعد از خوردن ناهار و چای کنار رودخانه رفتیم و بچه ها اونجا به کم بازی کردن البته من به پسر نازم اجازه ندادم آب بازی کنه هم جربان آب زیاد بود و هم آب سرد بود احتمال سرما خوردن زیاد....شرمنده پسر گلم با اینکه عاشق آب بازی هستی و لی سلامتی شما از همه چیز برامون مهمتره نفسسسسسسسسسم
در راه بازگشت به خونه حسابی خسته شده بودی و تو ماشین خوابت برد