ارشیاارشیا، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 23 روز سن داره

ارشیای مامان وبابا

شیطونکم دوست داره....

در حال حاضر شیطونکم خیلی راحت با برنامه های کارتونی خودشو سرگرم میکنه و بهشون علاقه نشون میده بیشتر عاشق سی دی هایی که مامان براش خریده،از همه بیشتر مجموعه برنامه های عمو پورنگ دوست داره و مجموعه سی دی های (مابا نی نی )سی دی های کارتونی دیگه هم داره از جمله حسنی نگو یه دسته گل،ما جراهای سیاه ساکتی،رنگین کمان ،المو ،......ولی کمتر علافه نشون میده،بیشتر عمو پورنگ و بانی نی رو دوست داره....ارشیا به مجموعه برنامه های عمو پورنگ میگه ت تکی(ت با فتحه) چون تو یکی از این برنامه ها عمو پورنگ شعری میخونه به نام اردک تک تک   تک تک اردک .....ارشیا این شعر خیلی دوست داره و سی دی هاشو با این اسم میشناسه و صدا میکنه و رنگهای سی دی ها رو بلد و به ...
19 آذر 1391

نوروز 1390

امسال اولین عید نوروز ارشیا خان گل پسر مامان,یه کم برای مامان سخت بو دهماهنگ کردن همه چیز,مهمونی رفتن,مهمون اومدن و حضور شما که باید مامان سعی میکرد همه چیز مرتب و با شما هماهنگ باشه,البته باید از بابا احمد تشکر کنیم که تو هیچ شرایطی ما رو تنها نمیذاره و همیشه به مامان در مراقبت از شما کمک میکنه اگه بابا جون نبود واقعا اعتراف میکنم که تنهایی نمیتونستم همسر دوست داشتنی من ممنون به خاطر همه مهربونیات    پسرم آرزو میکنم سال جدید برای همه نی نی ها سال خنده,شادی و دور از هر گریه و غم باشه وهیچ نی نی مریض نشه؛و همه مامان و باباهای دنیا عاشق نی نی هاشون باشن و اونارو هیچ وقت تنها نذارن   از نوروز هر چی عکس دا...
18 آذر 1391

شیرین زبونم

پروردگارا از عشق امروزمان چیزی برای فردایمان باقی بگذار........ به اندازه یک نگاه......... به اندازه یک لبخند...... تا به یاد داشته باشیم که روزی عاشق هم بودیم........ پسر گلم تازگیها شیرین زبون شده،جمله رو دیگه کامل میگه،کلمات درست ادا میکنه البته نه همه کلمات رو ؛روی هم رفته حرف زدنش بهتر شده اما خیلی شیرین زبون شده این روزا مامان و بابا فقط غرق بوسش میکنن با اون حرفای نازش.....دلم غش میره وقتی حرف میزنه دیروز جمعه( 17 آذر ماه)مامان برای گل پسر و بابایی آش درست کرده بود آخه ارسیا جونم آش دوست داره منم از فرصت استفاده کردم و اش پختم موقع آش خوردن عمه مریم و نجمه پیش ما بودن همگی در حال خوردن بودیم که ارشیا به عمه ن...
18 آذر 1391

1391

             نوروز ١٣٩١     هنگام سال تحویل مامان حال و هوای دیگه ای داره دلم میخاد همه  انسانها هر  جای دنیا که هستن شاد و پر انرزی سال خوبی رو آغاز کنن و همه نفرتها و دل خوریهارو دور بریزن و روح و جسمشون رو سرشار از سر سبزی و تازگی کنن و ایمان داشته باشن خدای خوب و مهربون همیشه و همه جا مراقب همه ما انسانهاست خصوصا نی نی های پاک و دوست داشتنی .....  برای مامان فرانک و بابا احمد از وقتی که شما پا به دنیای قشنگ ما گذاشتی  دیگه همه چیز برامون رنگ و بوی دیگه ای داره؛ برای ما همیشه و هر زمان با حضور شما عید است..... هر وقت تو بخندی...
15 آذر 1391

یه روز بهاری

هلن کلر میگه  گرامی ترین ها و زیباترین ها نه دیده میشوند و نه حتی لمس میشوند آنها را باید تنها در دل حس کرد...... وقتی بعضی از فصلهای سال مثل بهار و پاییز میاد دوست داری نهایت استفاده رو از این زیباییها داشته باشی؛با حضور شما تو زندگیمون دلبر شیرینم بیشتر دلمون میخاد سه تایی از موقعیتهای خوب استفاده کنیم.... یه روز بهاری تو اردیبهشت ماه همراه خاله نازی اینا و بابا بزرگ و مامان بزرگ یه روز تعطیل رفتیم سمت دریاچه اوان و قلعه الموت در نزدیکهای قزوین..... روز خیلی خوبی بود با اینکه من و بابا وقتی شما نبودین قبلا اینجا اومده بودیم اما باز هم بهمون خیلی خوش گذشت؛این بار فرشته مهربونم پسر گلم با ما بود هر دو سفر قشنگیهای...
15 آذر 1391

مهربون پسر

  سلام به همه نی نی های گل و به گل پسرم که مامان چند وقته خیلی کار داشت نتونست سری به وبلاگت بزنه البته دلیلش هم شما و بابا جون بودیید هر دوی شما سرما خورده بودید و مامان مجبور بود ازتون پرستاری کنه مخصوصا بابا حسابی سرما خورده بود؛فرصتی پیدا نمیشد تا به سراغ وبلاگت بیام؛امیدوارم هیچ یک از نی نی های کوچولو هیچ وقت مریض نشن خدایای خوب و مهربون مواظب این گلهای دوست داشتنی باش چند روز پیش که مامان داشت برات سوپ درست میکرد به شما کیک و آب پرتقال داد تا بخورین بعدش داشتم تو آشپزخونه کار میکردم که یهو متوجه شدم بدو بدو اومدی تو آشپزخونه داخل سبد یه چیزی برداشتی و بدو بدو رفتی توجهم جلب شد که داری چیکار میکنی از داخل سبد چی برداشتی؟یو...
13 آذر 1391

دردانه ما

ا فرشته قشنگ ما در قشنگترین لحظه های زندگیمون چنان گرمایی به زندگیمون بخشید که با هیچ جمله،شعر،کلمه ای .......قابل بیان نیست،او در 24 شهریور 1389 در بیمارستان قائم شهر کرج پا به این دنیای زیبا گذاشت و زندگی عاشقانه مامان فرانک و بابا احمد سرشار از انرژی و هیجان کرد هر چه کلمه،جمله،شعر....در وصف خوبیهای تو به کار ببرم کم است هر چه از علاقه خودمان به شما پسر گلم بگوییم انگار چیزی گفته نشده،هر چه هست از درون آدمی ست تا عاشقانه نشود مفهومی پیدا نمیکند؛ بااااااااااا زبااااااااان سااااااااااده میییییییی گویییییییییم                     ...
27 آبان 1391

دیکشنری ارشیا

  ......امان از این زبون ارشیا خان که دل مامان و باباش آب میکنه.......        هر روز که بزرگتر میشه دایره لغاتش گسترده تر میشه و از جملات و کلمات بیشتری برای رساندن مفاهیم استفاده میکنه و فقط نزدیکانش متوجه مفاهیمش میشوند و اینجور مواقع مامان خانم باید ترجمه کردن و آغاز کنه .....لطفا...   ایندیش =بیا                                               &n...
24 آبان 1391

ارشیا

                                                                            به دنیای شیرین ارشیا خوش امدید........    یکی یه دونه مامان اگه بخام از نوزادی و شیر خوردن و خوابیدن و دردسراش بگم کلی باید بنویسم اما چیزایی که برای ما در مورد پسر نازم جالب...
24 آبان 1391