یه روز خوب زمستونی
زمستون و هوای سردش باعث شده که ما کمتر بیرون بریم و بیشتر وقتا خونه ایم فقط برای خرید و کارهای ضروری بیرون میریم برای گردش و تفریح تو این هوای سرد کمتر پیش اومده.....گاهی وقتا هم با ماشین تو سطح شهر میگردیم یه روز تو همین هفته مامان چند تا کار کوچولو داشت هوا هم خوب بود نزدیکهای ظهر رفتیم بیرون تا به کارام برسم موقع برگشتن به خونه پسر قشنگ مامان پرسید مامان کجا میریم؟ مامان جواب داد میریم خونه قشنگم.... شما گفتی خونه نریم مامانا.... گفتم خونه نریم کجا پس بریم پسرم؟؟؟؟ در حالی که به بابا احمد نگاه میکردی گفتی بابایی خونه نروها؟بابا گفت کجا برم پسرم خونه نرم؟؟؟؟ ماکه از این رفتارت متعجب شده بودیم در جواب سوال ما گفتی بریم یه جای خوب ....خ...
نویسنده :
مامان فرانک
16:38